کادو
دیروز ثنای عزیزم بعد ازبرگشتن از کلاس زبان دیدم یک چیزی پشتش قایم کرده و به من هم گفت نگاه نکنم و برم بشینم بعد دوتایی(همراه با داداشی )آمدند پیشم و کادویی را دستم دادند و گفتند مامان جون دوستت داریم منهم دو تاشون و بوس کردم و کادو را باز کردم دیدم تابلویی هست با این متن: مادر عزیزم آسمانت بی غبار سهم چشمانت بهار قلبت ...